۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

Arab Woman Fucked Hard +Anal Sex

مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و جنده افغانی یا پاکستانی , عربی عکس سکسی دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد
سیاوش
هر عکس سکسی که دلت بخواد داخلش هست
Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,

Emirates Arab Woman Fucked Hard

http://www.filesonic.com/file/386574174
or
http://depositfiles.com/files/ghfenxm0h
or
http://www.wupload.com/file/206682688

15 MB
320x240
06:57
.flv
Arab Maid Tight Ass Girl Fucked in Saudi Arabia


http://www.filesonic.com/file/401638024
or
http://depositfiles.com/files/3yogicn3p
or
http://www.wupload.com/file/209848552

18 MB
176x144
07:36
.avi
کس دادن با حجاب
Hijab Arab Virgin Girl Having Anal Sex and Blowjob
'عکس دخترناز باحجاب



http://www.filesonic.com/file/477064424
or
http://depositfiles.com/files/sxckt45i9

or
http://www.wupload.com/file/211168957

24 MB
400x288
07:01
.flv
Big Booty Woman, Amateur Arabs, Sucking, Doggy, Homemade XXX

تصاوير خصوصي گایش کس سفید مي بوسيدم و مي ليسيدم گردنش و پستوناش

مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و جنده افغانی یا پاکستانی , عربی عکس سکسی دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سیاوش


تصاوير خصوصي هر عکس سکسی که دلت بخواد داخلش هست


کلیپ انلاین سکسی کون کردن یه دختر سکسی با پستونهای ناز اون عکس این دختر سکسی


دانشمندان «خودارضایی» را برای زن و مرد بی‌ضرر و حتی مفید می دانند """


کليپ کم حجم -یک کیر تو کوس و یکی تو کون1390

کلیپ سکسی همجنس بازی از مردهای کونی
 گایش کس سفید مي بوسيدم و مي ليسيدم گردنش و پستوناش
Öppna bifogad fil
video-play.mp4
تصاوير خصوصي


 گایش کس سفید

 گایش کس عکس کون یه دختر خارجی

يك كون تنگ سكسي. سكسي,كون,آب كير,كوس,كس,جووون,بخورش,بكن
کردمش تو سوراخ کونش. کونش زياد تنگ نبود ولي گشاد هم نبود يه کم که بازي کردم باز شد. بهش گفتم ميخوام بکنم تو کونت، گفت هر کار ميکوني ...


 گایش کس سفید


 كیر كلفت


كون تنگ بلور  
 بیشتر در ادامه مطلب میباشد -
کس و کون من این شکلیه خوشگله؟
واقعا کس و کون ماه و قشنگی داره کاشکی اینجا بود تا من میتونستم پارش کنم.
Teens from Tokyo Teens from Tokyo
Teens from Tokyo
سکس · کس · تنگ · کون · سفید · گوشی · موبایل · باسن · جنده · ایرانی · لخت · مادرزاد · برهنه · عریان · باحال · دخنر · سکسی · پسر · کیر · کلفت · توپ ...


قبل از اینكه شوهر كنم یك پسر توی محله ما بود كه از اون چاقو كشها و قداره بندها بود یك هیكل درشتی داشت و چندتا نوچه دنبال خودش جمع كرده بود و تقریبا همه اهالی محل از دستش شاكی بودن تا اینكه یك روز این پسر به خواستگاری من اومد چون كاملا میشناختیمش بهش جواب رد دادیم اما اون ول كن نبود مدام میومد خواستگاری بعد از مدتی هم شروع به عربده كشی كرد چند بار به پلیس زنگ زدیم اما یا فرار میكرد یا با دادن رشوه خلاص میشد خلاصه دیدیم واقعا داره كارد به استخون میرسه به خانوادم گفتم خودم این مشكل رو حل میكنم!
یك روز كه سر كوچه با نوچه هاش وایساده بود بهش اشاره كردم كه بیاد بعد ازش پرسیدم كه چی میخواد گفت كه باید زنم بشی گفتم من نمیتونم چون خانوادم مخالفت میكنن ولی اگر بخوای باهات فرار میكنم!


قبول كرد من پیش خانوادم رفتم و گفتم برای اینكه سر و صدا بخوابه چند روزی میرم خونه عمو تو شهرستان اونها هم قبول كردن من طبق قراری كه با پسره گذاشته بودم با هم به خونه یكی از رفقاش كه تو كار فروش تریاك بود رفتیم. اون خونه حالت خونه تیمی رو داشت كه تو محله خاك سفید بود زیر زمین خونه هاش به همدیگه راه داشت غیر از ما یك پسر و دختر شهرستانی هم كه اونها هم ظاهرا فرار كرده بودن زندگی میكردن صاحبخونه پسر شهرستانی رو مجبور كرده بود براش تریاك بفروشه و وقتی پسره نبود دختره رو مجبور میكرد كس و كون بده یا براش ساك بزنه دختره هم از ترس به پسره هیچی نمیگفت اسم دختره بلور بود و اسم پسره اسماعیل اسم دوست پسر من كه باهاش فرار كرده بودم جواد بود جواد خیلی سفت و محكم منو میكرد خیلی هم به گاییدن كون من علاقه داشت یك روز كه دمر خوابیده بودم و داشتم به جواد كون میدادم دیدم صاحبخونه در حالی كه موهای بلور رو گرفته كشون كشون آوردش تو جواد گفت اصغر آقا مگه نمیبینی من با شهین مشغولم اصغر گفت كاریتون ندارم اتاق بغلی دارن تریاك می كشن نمیشه اونجا گاییدش!
جواد به من گفت كه پتو رو روی خودمون بكشیم در همون حالت اصغر شروع به لخت كردن بلور كرد واقعا هیكل بلور سفید و بلوری بود قد بلند و هیكل تپلی داشت بلور گفت تو خیلی كثیفی كه از اعتماد اسماعیل به خودت سؤاستفاده میكنی اصغر گفت مثلا بدونه چه غلطی میكنه خودت بهش بگو تا شكمت رو سفره كنه بعد كیرش رو دراورد و صورت بلور رو بهش نزدیك كرد.......
بلور شروع به خوردن كیر اصغر كرد یكدفعه ضربات كیر جواد محكمتر شد و با شدت بیشتری كونمو میگایید!
گفتم چی شده حشری شدی؟
گفت وقتی همچین كونی زیر منه چرا كیرمو تا نصفه توش كنم!
من خودمو كمی گشاد تر كردم تا تحمل كیر جواد برام آسونتر بشه نگاهی به كیر اصغر كه بلور داشت میخوردش انداختم واقعا خیلی كلفت بود از كیر جواد هم كلفتر بود با اینكه اصغر حدودا 40 سالش بود اما خیلی كمر قوی بود بلور پاهاشو از هم باز كرد و اصغر رفت وسط پاش و كیرشو تو كسش فرو كرد بلور همون جور كه داشت كس میداد گفت یك شلوار مثل همون كه زنه پاش بود برام میخری؟
اصغر گفت كدوم زنه و كیرشو محكمتر تو كس بلور فشار داد!
بلور ناله ای كرد و گفت همون زنه كه اومده بود مواد بخره!
اصغر چنگی به پستونهای بلور انداخت و گفت به اسماعیل بگو برات بخره ودرهمون حالت كون بلور را انگشت محكمی كرد بلور با ناراحتی گفت كسش رو تو میكنی لباسش رو اسماعیل بخره حیوونكی از موقعی كه اومدیم اینجا دو مرتبه هم به من دست نزده اونوقت تو به اندازه 20 برابر كل عمرم منو كردی!!
اصغر دوباره كیرشو تو كس بلور چپوند و گفت تازه كم گاییدمت اون هم از سرت زیادیه ...
جواد به من گفت كه برگردم تا بتونه تو كسم بكنه داشتم به جواد كس میدادم كه یكدفه ناله بلور درامد. اصغر داشت تو كونش میذاشت و سوراخ كون تنگ بلور طاقت كیر كلفت اصغر رو نداشت قشنگ صدای شلاپ شلوپ كیر كلفت اصغر تو كون تنگ بلور میومد!
بعد از مدتی اصغر كیرشو بیرون كشید و آب كیرشو روی كون بلور پاشید جواد هم همون موقع آب كیرشو روی شكمم ریخت اصغر كیرشو تو دهن بلور كرد و گفت زود باش میك بزن تا تمیز بشه جواد هم از روی من بلند شد رفت كه خودشو بشوره وقتی جواد رفت اصغر گفت فكر نكن جواد خیلی به تو وفاداره امروز كه كمرشو خالی كردی ولی فردا بیا انبار پشتی تا ببینی كه داره همین بلور رو میگاد مگه نه بلور؟


بلور همون طور كه داشت كیر اصغر ساك میزد به علامت تایید سرشو تكون داد!
من گفتم تو دروغ میگی؟ میخوای جواد رو از من دور كنی ...
گفت اگه باورنمیكنی شرط بندی میكنم سر یك دور حال كردن با تو درعوض اگه من باختم هرچی پول بخوای بهت میدم فكر میكنی چرا بلور به این راحتی حاضره من بكنمش؟ چون دیده آقا جواد شما كون اسماعیل و گاییده و چون اون از مرد كونی بدش میاد حاضر شده به من بده مگه نه بلور؟ بلور با علامت سر تایید كرد من كه باورم نمیشد محلشون نذاشتم و لباسامو پوشیدم و رفتم بیرون بعد از مدتی فهمیدم اصغر راست میگه اما دیگه نذاشتم هیچكدومشون منو بكنن من از اونجا فرار كردم و به خونمون برگشتم جواد هم دیگه سراغ من نیومد و بعد از مدتی شنیدم كه اعدامش كردن به جرم لواط وزنا و كشتن اصغر صاحب خونه.!!!
...

این داستان داستان آشنایی من با دوست پسرم حمیده كه شاید از زبون خود من شنیده باشید اما من از حمید خواهش كردم داستان رو از زبون خودش براتون تعریف بكنه
...
اولین بار كه من شهین خانم رو دیدم تازه با شوهرش به محله ما اومده بودن شهین خانم خیلی زود با زنهای همسایمون خودمونی شد و باب رفت و آمد و دید و بازدید رو باز كرد اكثر اوقات كه به خونمون میرفتم میدیدم با مادر من مشغول صحبت هستند و یا با هم دارن سبزی پاك میكنند از همون موقع من برق شیطنت رو توی چشمهاش حس كردم.
با اینكه شهین همیشه چادر سرش میكرد اما اصلا روی خودش رو نمیپوشوند و حسابی چادر باد میداد من حس كرده بودم كه تنش میخواره و یك چیزهایی دستگیرم شده بود!
یادمه روز جمعه بود بابای من با شوهر شهین خانم باهم تصمیم گرفتن كه به گردش بریم چون ما ماشین نداریم سوار ماشین شوهر شهین خانم شدیم شهین خانم چون تپلی بود صندلی جلو نمینشست برای همین بابای من جلو نشست و من و مادرم و شهین عقب ماشین نشستیم مادرم بغل پنجره نشسته بود و شهین وسط بغل دست من وقتی ماشین حركت كرد حس كردم شهین جابجا شد طوری كه یكی از رونهاش روی پام قرار گرفت من خودمو كمی جمع كردم ولی دیدم باز اون خودشو به طرف من هل داد ولبخند معنی داری كرد من خودمو جابجا كردم طوریكه یكی از پاهاش كاملا روی پای من قرار گرفت و وقتی منو نگاه كرد چشمكی بهش زدم تا وقتی كه رسیدیم و بساط پهن كردیم و بابام اینها شروع به درست كردن كباب كردن
من متوجه شدم شهین داره به من اشاره میكنه چون شوهرش اونجا بود زیاد بهش توجه نكردم برگشتن هم مادرم بین من و شهین نشست و دیگه اتفاقی نیفتاد. اما از اون روز رفتار شهین جون با من فرق كرد تا اینكه شوهرش به مسافرت رفت من یك روز توی راه پله باهاش روبرو شدم فوری سر صحبت رو با من باز كرد و بعد از حرفهای حاشیه ای گفت یادته حمید با هم كه رفته بودیم گردش پای من روی پای تو افتاده بود ...



من كه حسابی خجالت كشیده بودم و فكر نمیكردم شهین همچین چیزی رو بگه سرمو پایین انداختم بعد گفت ناقلا اون موقع تو یك چشمك به من زدی كه فهمیدم اهل حالی حالا اگه دوست داری میتونی بیای خونمون چون شوهرم نیست
باورم نمیشد كه بتونم به این راحتی شهین رو تصاحب كنم.
اون از جلو و من از پشت سر حركت كردیم از پشت كون بزرگش رو میدیدم و از این كه تا چند دقیقه دیگه در اختیار من قرار میگیره حسابی شق كرده بودم .
كون شهین بد جوری بالا و پایین میرفت و من هم عاشق كون و كون كردن هستم وقتی داخل خونشون شدیم شهین به صورت استریپ تیز شروع به دراوردن لباساش كرد جوری كه من فقط توی فیلمهای سكسی دیده بودم من روی مبل نشستم و شهین شروع به رقصیدن كرد پشتشو به من كرده بود و با رقصوندن كونش آروم آروم پیرهنشو دراورد بعد دامنشو پایین كشید كون سفید و تپلی جلوی من ظاهر شده بود یك دور چرخید و دامنش به زمین افتاد بعد شهین مونده بود و یك شرت وكرست با رقصوندن پستوناش كرستشو به زمین انداخت و دوباره پشتشو به من كرد و از كون قنبل كردش شورتشو پایین كشید خط وسط لپهای كونش كمی از هم باز بود معلوم بود كه قبل از من حسابی از اون كون زیبا چشیده بودند بعد خم شد سوراخ كونش كمی قرمز رنگ بود و به حالت خوشایندی جمع شده بود گفتم شهین جون من همیشه آرزو داشتم سوراخ های دخترها وزنها رو از نزدیك و با دقت ببینم میشه برای اولین بار برای تورو ببینم؟
گفت چرا نمیشه عزیزم خوب نگاهش كن اومد جلو من و كونشو به طرف من قنبل كرد من دقیقا سوراخ كون تنگش و كس نرمش رو شروع به بازدید كردم اول دوتا انگشت سبابه رو با هم توی سوراخ كونش كردم و تقریبا سوراخش روباز كردم بعد دوتا اتنگشت دیگرم رو توی كس نرم و مهمون نوازش كردم واقعا چیز زیبا و دوست داشتنی بود بهش گفتم برگرده لب محكمی ازش گرفتم و زبونم رو توی دهنش كردم بعد اون زبونشو توی دهنم كرد واقعا شیرین بود بعد من با خشونت انگشت محكمی تو كونش كردم كه باعث شد شروع به ناله كردن بكنه بهش گفتم شهین جون یك آهنگ تند تكنو بزار میخوام سفت و سخت بكنمت.


با مهربونی منو بوسید و یك آهنگ تند گذاشت دیگه كم كم وحشی شده بودم پستوناشو میمكیدم و چنگ میزدم بعضی وقتها چنگ بهش میزدم و وشگون محكمی ازش میگرفتم كمی پستونهاش كبود شده بود شروع به خوردن كسش كردم در همون حالت سوراخ كونش روبرو من قرار گرفته بود و كونش رو انگشت های محكمی میكردم ازم پرسید سوراخام چطوره؟
گفتم تا حالا كه بد نبوده كونت تنگ و نرمه ولی مثل اینکه شوهرت بد جوری كست رو پاره كرده گفت نه شوهرم نبوده قبل از اینكه بیایم اینجا یك قصاب تو محلمون داشتیم كه بد جوری كیرش كلفت بود و شانس آوردی كه فقط از كس منو میكرد برای همین كسم گشاد شده.


كونشو انگشت محكمی كردم و گفتم پس من هم كونتو گشاد میكنم گفت باشه كونم در اختیار توست. بلند شدم و وایسادم و كیرم رو بیرون آ وردم گفت جووون واقعا كه كلفته اینو گفت و شروع به ساك زدن كرد. خیلی وارد بود بیشتر عمیق ساك میزد و كیرم از حلقش رد میشد و زبونش به تخمام میخورد موهاشو گرفتم و سرشو به طرف كیرم فشار دادم شروع به سرفه كرد و گفت خفم كردی دهنمو بد جوری گاییدی. ..
ازش پرسیدم شهین جون تا حالا شده وقتی كونتو بگان گوز بدی؟ خجالت كشید و گفت آره اگه فشار به سوراخم و شكمم زیاد باشه بعد از خجالت سرخ شد دوباره كیرمو تو دهنش كردم و بهش گفتم فعلا كیر كلفت بخور


لبخندی زد و گفت بده بخورم حسابی ملچ مولوچ میكرد با دست دیگرش كسشو میمالید .
بعد من روی مبل نشستم و بهش گفتم كه روی كیرم بشینه كسشو باز كرد و روی كیرم نشست. كس واقعا داغی داشت وقتی نشست خیلی راحت كیرمو داخل كسش كردچند بار كه بالا و پایین شد در حالی كه كیرم توی كسش بود چرخید طوری كه پشتش به من بود و به من گفت همین جور كه داری تو كسم میكنی كونمو انگشت كن شروع به انگشت كردن كونش كردم سوراخ كونش واقعا تنگ بود با یك دست كونشو انگشت میكردم و با دست دیگه پستونشو میمالیدم واقعا حشری شده بود به من گفت قدر این موقعیتو بدون اگه یكی توی خیابون حتی از روی مانتو یا چادر منو انگشت بكنه آنقدر داد و فریاد میكن تا توجه همه به كونم جلب بشه اما تو داری مفتی تو سوراخم رو انگشت میكنی اینو كه گفت كونشو انگشت محكمتری كردم بهش گفتم میخوام بزنمت زمین و كونتو بگام؟ به من گفت یك خورده دیگه با كسم حال كن بعد كونم بزار. گفتم باشه و چند تا تلنبه دیگه زدم در همون حالت به كف دستم تف میزدم و به در كون شهین میمالیدم كونش حسابی آماده شده بود من بهش گفتم كه حالا دیگه كون میخوام گفت باشه و رفت دمرو دراز كشید و گفت بیا شروع كن گفتم نه این طوری نه من میخوام روی اون صندلی تكی پشتو رو بشینی و رونهاتو بیرون بدی گفت خیلی خوب رفت صندلی رو آورد و طوری نشست كه رویش به طرف پشتی صندلی بود و قنبل كونش كاملا بیرون افتاده بود رفتم پشتش وایسادم و سر كیرمو دم سوراخ كونش گذاشتم سر كیرمو به آرومی داخل سوراخش كردم سوراخش حتی از كسش هم گرمتر بود با این تفاوت كه خیلی تنگ بود ناله ای كرد و گفت یواش بكن یواشتر من كونم حساسه خیلی بهش اهمیت میدم...
گفتم باشه كیر منم حساسه به زور بقیه كیرمو داخل كونش كردم بعد شروع به تلنبه زدن كردم خیلی دردش میامد من برای اینكه بیشتر لذت ببرم شدت ضربه هامو بیشتر كردم طوری كه با هر فشار من صندلی قرچ و قروچ میكرد
گفتم شهین از روی صندلی بلند شو و روی زمین به حالت سجده قنبل بكن همون طوری كه كیرم توی كونش بود قنبل كرد و با دوتا دستهاش لپهای كونش رو از هم باز كرده بود تا درد كیر من كمتر بشه و كیرم راحتتر تو كونش بره اما شدت ضربه های من به حدی بود كه مجبور شد دستهاشو از روی لپهای كونش برداره و به زمین بزنه تا بر اثر شدت ضربات كیر من به جلو نره و صورتش به زمین نخوره در همون حالت شروع به حرف زدن كرد.
شهین حسابی حشری شده بود مرتب میگفن منو بكن كونمو پاره كن منو بگا جون جون من كیر میخوام حسابی كونشو گاییدم بعد كیرمو بیرون كشیدم و آب كیرمو روی كونش ریختم....

بعد از اینكه حمید رفت من سوراخ كونم بد جوری درد میكرد رفتم حموم وبعدش كه اومدم شوهرم با یكی ازدوستاشو خانمش اومده بودن شوهرم به من گفت شهین آقای سهرابی و خانمشون یكی از بهترین دوستای من هستن میخوام حسابی ازشون پذیرایی بكنی من كه كونم حسابی پاره شده بود با ناراحتی گفتم باشه!
زن آقای سهرابی اسمش سهیلا بود زن قد كوتاه با هیكلی لاغر كه فكر میكنم حدودا 45 كیلو وزن داشت شوهرم و سهرابی حسابی مست كردن و شروع به قمار بازی كردن و من با سهیلا شروع به صحبت كردیم شوهرم داشت تخته نرد بازی میكرد و بلند بلند میخندید حسابی مست شده بودن بعد یك دفعه سهرابی گفت عجب زن خوشگلی داری حاجی چقدر تپلی و بانمكه. شوهرم گفت زن تو هم خوشگله سهرابی گفت موافقی سر زنهامون شرط بندی بكنیم؟ شوهرم گفت آره من كه بدم نمیاد من فكر كردم الان سهیلا اعتراض میكنه اما با تعجب دیدم هیچی نگفت من و سهیلا رفتیم كنار شوهرم و سهرابی نشستیم و نگاه میكردیم بعد از مدتی شوهرم سهرابی رو برد خود سهرابی گفت سهیلا خودتو آماده كن.
من باورم نمیشد كه سهیلا به این راحتی خودشو در اختیار شوهر من قرار بده و سهرابی هم ناراحت نشه ولی سهرابی مثل اینكه كاملا مست شده بود و هیچی حالیش نبود سهیلا هم كاملا بیتفاوت بود لباسهایش رو دراورد و با شوهر من به اتاق خواب رفت سهرابی نشسته بود روی مبل و سیگار میكشید من طرف اتاق خوابمون رفتم دیدم سهیلاپاهاشو روی شونه شوهرم گذاشته و داره بهش كس میده پیش سهرابی برگشتم و بهش گفتم میخوای تو هم با من حال بكنی؟
گفت خودم نه چون زنم رو هم به زور میكنم اما یك پسر دارم كه 14 سالشه دوست دارم اون تورو بگاد بهش گفتم آخه اون بچه هست گفت اتفاقا نمیدونی چه كیری داره وقتی داشت مادرشو میگایید دیدمش تلفن و آدرسشو گرفتم به طرف اتاق خواب برگشتم دیدم شوهرم سهیلا رو مثل پر كاه تو دستاش گرفته و روی كیرش بالا پایین میكنه چون من وزنم زیاد بود نمیتونست این كار رو با من بكنه ولی سهیلا سبك بود با اینكه خودم به شوهرم خیانت میكردم طاقت دیدن گاییدن كس دیگه ای رو توسط اون نداشتم..........



بعد از اون جریان چند روز بعد سهرابی زنگ زد و گفت بیا خونمون اوضاع مناسبه وقتی رفتم خونشون دیدم خودش با پسرش نشستن روی مبل و لخت شدن سهرابی به پسرش گفت این همون خانومست كه بهت گفتم پسرش به من گفت جنده جون بیا جلو ببینم من جلو رفتم و بهش گفتم دوست ندارم كسی به من بگه جنده به من گفت كیرمو ساك بزن گفتم این دودوله نه كیر و سرشو تو دهنم كردم و شروع به مكیدنش كردم بعد باباش گفت ناراحت نباش الان كیر واقعی میدم بخوری بعد به سر كیرش سس گوجه فرنگی زد و به من گفت كه بخورمش من داشتم كیرشو ساك میزدم كه پسرش گفت بابا من دست به كونش بزنم؟ سهرابی گفت بزن بابا جون ...پسره دستشو تو كون من كرد سس سر كیر سهرابی تموم شده بود كیرشو دوباره دراورد و سس بهش زد و دوباره تو دهن من چپوند پسرش هم ناخن هاش تیز بود و سوراخ كون و كسم رو خراش میداد و اذیت میكرد....
بعد سهرابی به پسرش گفت بره كنار تا بتونه منو بكنه پسرش روی مبل نشست و من هم روی مبل خم شدم و شروع به مكیدن دول پسرش كردم سهرابی هم پشت سر من قرار گرفت انگشت بزرگشو تو كونم كرد كه كاملا بتونه به كونم مسلط بشه بعد مجبورم كرد كه پاهامو بیشتر باز كنم و كیرشو با شدت تو كسم فرو كرد و مدام انگشتشو تو كونم میچرخوند آب پسرش تو دهنم اومد ولی سهرابی با شدت بیشتری تلنبه میزد یكدفه كیرشو از كسم بیرون كشید و انگشتشو هم از كونم بیرون آورد و كیرشو تو كونم فشار داد خیلی كلفت بود و كونم بد جوری میسوخت شروع به مالوندن پستونام كرد بهش گفتم شوهر من كه اینقدر بد جور زن تورو نگاییده بود كه تو اینقدر منو بد میكنی گفت اتفاقا زن بدبخت من كسش و كونش جر خورده بود طوری كه همون شب میخواستم بكنمش دیدم اصلا نمیتونه تكون بخوره اینو كه گفت كیرشو با شدت تو كونم فرو برد ناله ای كردم بعد از چند بار تلنبه زدن دستشو تو موهام كرد و كله منو به زور برگردوند و آب كیرشو تو صورتم و دهنم خالی كرد




۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

عکس واسه جلق زدن مفید کون سفید گنده

هر عکس سکسی که دلت بخواد داخلش هست


موفق باشيد سیاوش دلسوز
دمبه های عالی

ه به من عاشق کون سفید گنده هستم.



سکس با اعظم
این داستان رو دوست خوبم امیر فرستاده که ازش ممنونم

اون روز هم مثل هر روز داشتم تو نت وقت كشي ميكردم كه يكنفر با ايدي دخترانه برام پيام داد و خواست كه خودمو معرفی کنم منم خودمومعرفي كردم اونم گفت كه اسمش اعظم جنوب زندگي ميكنه و22سالشه از من خواست كه بهش وب بدم منم وب رو روشن كردم بهش گفتم كه منم ميخوام ببينمت براي يه لحظه از پشت وب ديدمش توي يه كافي نت كار ميكرد هر روز باهاش چت ميكردم و بهم نزديكتر ميشد باز شماره تماس دادنم شروع شد حالا با هم ارتباط تلفني داشتيم يه چيزي حدود 6 ماه بهم هر روز زنگ ميزد اروم حرفها رو ميبردم سمت سكس و اونم يه جورهاي كرم ميريخت يه روز بهم گفت كه ميخوام بيام پيشت نميدونم توي داستانهاي قبليم بهتون گفتم كه من توي كرج تنهام و بصورت مجردي زندگي ميكنم يا نه گفتم راست ميگي گفت اره 5شنبه همين هفته بليط هواپيما گرفتم ميام پيشت ساعت 2 بعد از ظهر ميرسم بيام؟؟ منكه تو كونم عروسي شد گفتم اره بيا گفت به يه شرط گفتم چه شرطي گفت كه بايد براي روز بعدش منو هر جور كه شده راهي كني برگردم بايد شنبه صبح سر كارم باشم گفتم باشه تا 5شنبه هر جور كه بود سر كردم 5 شنبه ساعت 1:30دقيقه رفتم تو فرودگاه منتظر خانوم شدم ببينم كي مياد اي لعنت به اين پروازهاي ايران كه ساعت 2 شد ساعت6غروب كه ديدم اعظم خانوم رسيدن يه دختر جنوبي سبزه با يه قد متوسط و يه هيكل مانكني كه كيرم همونجا راست كرد اخه بدبخت ميدونست كه كارش در اومده و امشب اضافه كاري داره از همين الان داشت نرمش ميكرد اومد جلو باهاش دست دادم اومد يم بيرون فرودگاه سوار ماشين شديم كه تو را شروع كرد به حرف زدن و از تاخير هواپيما گفت و بهش داشتم نگاه ميكردم گفت خودتو خيس نكني و شروع كرد خنديدن خيلي بهم بر خورد توي دلم گفتم جور بكنمت كه نتوني بنشيني بچه كوني داري منو مسخره ميكني رسيديم خونه رفتيم توي خونه امان از اين خونه هاي اپارتماني همسايه هاي فضول با كارگاه بازي رفتيم بالا كفشهاشو بردم داخل رسيديم تو يه لب ازش گرفتم ديدم نه بابا حال طرف از من خيلي بدتره دستمو بردم سمت پستوناش پستوناي اناري خوشگلي داشت جاتون خالي يكم فشارش داد گفتم لباساتو در بيار بشين يه چيزي بخوريم بعد گفت خوب داريم ميخوريم گفتم چي گفت لب ديگه ديدم نه بابا آتش طرف خيلي سوزانه از من بيشتر تو كفه گفتم بزار يه حال بكنم بعد ميشينيم بردمش تو اتاق خواب درازش كردم روي تخت لباسهاشو در اوردم يه سوتين و شورت دخترانه ست مشكي پوشيده بود كه هر دوتاشو در اوردم خورد تو ذوقم كوسش پر از مو بود من هم كوس مودار دوست ندارم ديدم بد جور هم خودشو خيس كرده بهش گفتم بابا تو كه از من خيس تري ميگفتي تو راه شلوارتو عوض كنم كه با دست سيلي ارومي بهم زد و گفت بد جنس شروع كردم به خوردن پستوناش الحق بدن رديفي داشت از لب گرفتن خيلي خوشش ميومد بعد كه حشريش كردم كيرمو بهش داد تا برام ساك بزنه بعد چند بار عقب جلو كردنم توي دهنش كيرمو بيرون كشيدمو بهش گفتم جلوت بازه گفت نه گفتم برگرد مثل يه بچه خوب حرف گوش كن كونشو هوا كرد يه دستي به كونش كشيدمو سر كيرمو خيس كردم آروم كيمو به سوراخ كونش فشار ميدادم لا مذهب بدجور تنگ بود و اين كير18 سانتي ما هم براي اون سوراخ تنگ بزرگ با فشار كله كيرمو داخل كردم ولي اصلا اين خيالش نبود گفتم درد داري گفت كارتو بكن كيرم ديگه تا نصفه رفته بود اروم شروع كردم به تكون دادن كمرم ديگه كيرم داشت براي خودش جا باز ميكرد و تا ته رفته بود تو در همون حالت دراز كشيد منم خوابيدم روش واي كه چه حالي ميداد كيرم توي كونش بود يه دستم به پستوناش لبم روي گردنش و يك دستم هم روي پشمهاي كوسش چه حالي مداد تكونهامو بيشتر كرده بودم و صداي ناله هاي اونم بيشتر شده بود حركاتمو سريعتر كردم و بهش گفتم دارم ميام چكار كنم گفت بريزتو كونم منم ابمو ريختم توي كون تنگش بلند شديم با هم رفتيم حموم توي حموم هر چي بهش اسرار كردم بابا بزرا برات اين پشمهاتو بزنم قبول نكرد كه نكرد نميدونم چرا با هم رفتيم بيرون شب برگشتيم خونه غذا رو بيرون خورده بوديم ساعت نزديكهاي 12 شب بود رفتيم تو تخت خوابم ولخت شد اومد تو بغلم گفت نميخواي لخت بشي گفتم چرا اما دوستدارم كه تو لختم بكني بلند شد لباسهامو در اورد كيرمو گرفت توي دستش گفت ببين اين هنوز هيچي نشده بيداره گفتم اون بنده خدا هميشه بيداره لباشو گذاشت روي كيرمو شروع كرد به بوسيدن ناز كردن كيرم بعد از يكم حال كردن بازهم كونشو هوا كردم ياد صبح افتادم كه مسخره ام كرده بود سر كيرمو كه رد كردم كمرشو گرفت و يكدفعه تمام كيرمو كردم توش يه دادي كشيد خودشو به جلو پرت كرد منم كه ميدونستم اين كار رو ميكنه كمرشو محكم گرفته بودم (بد جنسيه ديگه)و نزاشتم كيرم در بياد بهم گفت بيشعور چرا اينكارو كردي بهش گفتم بي حساب شديم اروم باز هم شروع كردم تكون دادن معلوم بود بد جوري دردش گرفته كيرم كه دوباره جا باز كره بود داشت براي خودش حال ميكرد گفت امير يه چيزي بگم گفتم چيه گفت ابتو بريز رو پستونام دوستدارم گفتم باشه بعد چندبار تلمبه زدن ابمو ريختم روي پستوناش اونم ابمو ميمالي به بدنش واي چه حالي ميداد تا صبح چندبار ديگه هم كردمش اما موهاي كوسش نوك كيرمو سنباده زده بود لامذهب تا چند روز شورتمم به نوكش ميخورد دادمو بلند ميكرد اعظم هر كجا كه هستي خوش باشي 


7a

66947_10

26935_008

90273_5

karups

3_554lo

۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه

porn 3GP .rapidshare-2

مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و جنده افغانی یا پاکستانی , عربی عکس سکسی دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
amateur sex
free adult videos on your mobile phone porn 3GP for your
موفق باشيد
سیاوش
هر عکس سکسی که دلت بخواد داخلش هست

بعد از کلیک روی لینک دانلود به صفحه ای هدایت خواهید شد روی ایکن    Download  که در مستطیل سبز کلیک کنید
پنجره ای باز خواهد شد. روی ایکن Save کلیک کرده و فایل را در هر جا که مایلید روی کامپیوتر خود ذخیره کنید



Download



http://rapidshare.com/files/20473697/in_the_bath.3GP