۱۳۹۲ اسفند ۹, جمعه

کوس تنگکوس تنگ

عکس‌های سکسی‌ باحال از کس و کون دختران حشری
کردن تو کوس تنگ باحال دختر  حشری که به یه کیر راست

جوووووووووووون اين كس خوردن داره وچه كون تنگي بايستي زبون فقط كرد تو اين
کوس تنگ باحال دختر بلوند حشری
کوس تنگ
عجب کون و کوس خوشگلی

۱۳۹۲ اسفند ۷, چهارشنبه

خواهر زن خوشگل!!!

من خیلی خوشحال بودم ! من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم والدینم خیلی کمکم کردند

دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود…

فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!

اون دختر باحال ، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد

و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم…

یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی !

سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت :

اگه همین الان ۵۰۰ دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو …………….!

من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم…

اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم…

وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم

و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم…!

یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم!!!

پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی…!

ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم و هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم

به خانوادهء ما خوش اومدی !!! فارغ از اينكه من داشتم دنبال كيف پولم توي ماشين مي رفتم!!!! 


 


اگر انسانها بدانند باهم بودنشان چقدر محدود است، محبتشان به هم نامحدود میشود


   خوشگل!!!

گایش کوس تنگ

گایش کوس تنگ 
buttbabes
buttbabes

گایش کوس تنگ 

کس تنگ

۱۳۹۲ بهمن ۲۸, دوشنبه

اموزش تراشیدن کوس و کون

 کس  تراشیده


معلوم بود خودشو برای سکس آماده کرده بود چون تمام بدنشو تراشیده بود صاف صاف بود مثل اتوبان
دیدم دیگه آخ واوخش در اومد با قدرت تمام شرتو پاره کردم با کله افتادم روی کوسش دیگه دیوونه شده بود هی میگفت: نادر من کیر میخوام من کیر میخوام ترا خدا بابا من کیر میخوام. جونم براتون بگه بهش گفتم بلند شو بریم جلو ی میز توالت توی راه اتاق خواب شرتمو در آوردم. بهش گفتم دستاتو بزار روی میز مثل سگ خم شو از پشت کیرمو گذاشتم توی کوسش اوف کوره آجر پزی بود شروع کردم به تلمبه زدن اون هیچی نمیگفت فقط آه اوه میکرد. بعد از5دقیقه گفتم بسه بیا برام ساک بزن بازم هیچی نگفت فقط سریع برگشت نشست جلوی کیرم تا آخر کرد توی دهنش این کاررو خوب بلد بودو اینقدر که من داشتم دیوونه میشده آخر طاقت نیاوردم موهاشو سفت گرفتم تند تند کیرمو تو دهنش عقب جلو میکردم چشماش داشت از حلقه میزد بیرون ولی بازم اصلا مخالفت نمیکرد. دیگه داشت آبم میومد که کیرمو در آوردم ریختم روی صورتش صورتشو هی میمالوند به کلاهک کیرم. بدون اینکه نظری ازش بخوام دوباره موهاشو گرفتم کیرم کردم تو دهنش گفتم بخورش برام شقش کن. بعد دو سه دقیقه دوباره شق شد.گفتم: برو دوباره برگرد جلوی آیینه میز توالت وایسا.روغن مو رو برداشتم زدم سر کیرم اومدم بزنم لای سوراخ کونش گفت:آقا چکار میکنی ازکون نه من تا الان از کون ندادم تراخدا. من گفتم:به بالاخره آذر خانم حرف زد.ساکت باش بابا اون حالی که کون میده هیچ جای بدن نمیده بهت ثابت میکنم. آقا اون لای پاشو سفت کرده بود که من عصبانی دو تا کف دستی محکم روی باسنش زدم (بعدش گفت تا یه هفته جاش مونده بود) ترسید دید عصبانی شدم کونشو شل کرد. یه دو دقیقه ای با کلاهک کیرم سوراخ کونشو گشاد کردم یه مرتبه تمام کیرمو کردم داخل کونش چنان جیغی با گریه زد که احسان پسرکوچولوش از خواب بیدار شد(گناه داشت چون بالای سوراخ کونش از فشار زیاد زخم شد خون اومد) تا یه دقیقه اول که تلمبه میزدم فقط گریه میکرد ولی دیدم یواش یواش تبدیل به آه و اوه شد تا جایی که خودشم در تلمبه زدن کمک میکرد وسرعتشو زیاد میکرد از طرف دیگر هم با دستم کوسشو سینه هاشو میمالیدم تا دیدم دستم که روی کوسش هست کامل کامل خیس شد فهمیدم دیگه ارضاء شده من هم دیگه شلش کردم آبمو ریختم توی کونش که اون هی کونشو تاب میداد با آب کیرم توی کونش بازی میکرد. رفتیم دوش گرفتیمو اومدیم بیرون اون گفت دستت درد نکنه ولی هم تمام لباسامو پاره کردی هم کونمو پاره کردی وخون آوردی. گفتم بی خیال عادت میکنی. خندیدو یه لب ازم گرفت. توی راه خونه من بهش گفتم پس چرا توی سکس هیچی نمیگی گفت من عادتم همینه.