۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه

ویدئو و کلیپ سکسی ایرانی2012


مرکز ویدئوها,کلیپ سکسی مجانی ایرانی و عربی وخارجی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد
 سياوش دلسوز
براي دريافت عکس ها فيلم ها و داستان هاي جديد به آدرس مراجعه کنيد.


http://www.4shared.com/video/SFzGxM5y/ir_online.html

2 دانلود کلیپ سکسی ایرانی
ir.10.3gp (6.72 MB)
http://www.multiupload.com/KE1YMIW7JJ

Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens
سلام
من حسینم و الآن 18 سالمه و سوم ریاضیم…
من در یک شهرستان کوچک زندگی می کنم (حالا بمونه کجا!) قبل از هرچیز بگم که این داستان قسمت سکسیش خیلی زیاد نیست و سعی کردم عین حقیقت باشه و حتی یک جمله بهش اضافه نکنم:
من تازه رفته بودم کلاس اول راهنمایی! تو اون دوران هنوز فیلم سوپر ندیده بودم چه برسه فکر کس کردن به سرم بزنه و هنوز به بلوغ نرسیده بودم و من بودم یه کیر کوچیک.
من اون موقع ها با چندتا از همکلاسی هام با هم ور میرفتیم و یه جورایی حال می کردیم. خوب بگذریم بریم سر داستان اصلی…
بنده یه دختر عمه دارم به نام راضیه که اون زمون که من کلاس اول راهنمایی بودم اون سوم راهنمایی بود.
و اما در مورد راضیه: راضیه دختری بود سفید، یه کم تپل مپل و انصافا خوشکل. او خیلی دختر حشرییه (اینو اون زمونا نمی دونستم بعدا فهمیدم) ما دو تا از بچگی با هم بزرگ شده بودیم و روابطمون خیلی خوب بود و مثل دو تا دوست واقعی بودیم برای هم.
من اصلا به بدنش فکر نمی کردم اون زمون چون هنوز زیاد از این چیزا حالیم نبود، یه روز خونواده ی ما و خونواده ی راضیه با هم خونه مادربزرگ برای شام دعوت بودبم. طبق معمول من با راضیه تو اتاق صحبت می کردیم که بهم گفت حوصلم داره سر میره.
منم بهش گفتم منم همین طور چی کار کنیم؟
گفت: من میگم بیا یه بازی بکنیم.
گفتم چه بازی؟
گفت نمی دونم، دکتربازی خوبه؟!
گفتم آخه این بازی واسه بچه هاس یکی ببینه زشته.
بالاخره با اصرار او قبول کردم .
رفتیم تو یه اتاق خالی که یه تخت هم داشتو بهم گفت: من دکترم تو هم مثلا بیماری. منم قبول کردم. منو خوابوند و بهم گفت: خوب حسین آقا چتونه؟
منم گفت: یه خورده دلم درد می کنه.. لباسمو بالا زد و یه خورده شکممو مالید. دیدم داره کم کم دستش پایین میره و دستاش یه خورده داره می لرزه….. آروم دستشو گذاشت روی کیرم من چشامو بستم و کیرم آروم آروم راس کرد. البته یادمه خیلی کوچیک بود، یه خورده اونو از رو شلوار مالوند و منم حسابی حال کردم. خواست که شلوارمو از پام بیرون بیاره که یهو از بیرون صدا زدن: بچه ها بیاین شما بخورین. راضیه بهم گفت: خوب برای امروز بسه ادامشو فردا….
اون شب تموم شد و دو روز بعد اونا اومدن خونه ی ما. او سریع اومد تو اتاق من و در رو بست و بدون مقدمه کیرمو گرفت، و منو پرت کرد رو تخت و شلوارمو خواست بکشه پایین که من جلوشو گرفتم و گفتم می ترسم بیرون بفهمن… ولی اون با زور شلوارمو پایین کشید و یه ده دقیقه ای با کنجکاوی بسیار با اون بازی می کرد . حالا که یادم میاد می بینم اصلا من کنجکاو نبودم ببینم کس چیه و چه شکلیه؟؟؟!!!
چند هفته گذشت و روابطمون به این شکل تبدیل شد و هر چند روز که هم رو می دیدیم سریع با کیر من ور می رفت ولی او اصلا لخت نمی شد! یه روز بهم زنگ زد که حسین به بهونه درس کردن کامپیوتر بیا خونه ما… منم چند تا سی دی ور داشتم و راه افتادم. خونه ی اونا با خونه ما زیاد فاصله نداشتن. وارد خونه که فهمیدم که تنهاس و دیگه تا ته ماجرا رو خوندم. سریع منو برد تو اتاقش شروع کرد به لخت کردن من. این بار کامل من لخت شده بودم و احساس خجالت می کردم و او هم که این موضوع رو متوجه شد لباس خودش رو بیرون آورد. واااااای چی می دیدم دو تا پستون خوش فرم و سفیییید آویزون. با دیدن اونا یه حسی توم جریان پیدا کرد و نا خودآگاه شروع کردم به خوردن اونا. این بار خلاف همیشه او اول با کیرم بازی نکرد بلکه من پدر پستوناشو در آوردم ولی چون اصلا این کارو بلد نبودم زود خسته شد و دیگه نذاش ادامه دم.
بهم گفت: می خوای ببینی من به جای کیر چی دارم؟
گفتم: خوب معلومه کس داری؟
ولی کس چیه فقط از زبون دوستام اسمشو شنیده بودم. نه عکسی نه فیلمی و نه هیچ چی… این شد که خودم شلوارشو پایین کشیدم و همچنین شرتشو. کسش خیلی پشمالو بود و من کسشو خوب نمی دیدم.
من حدود یه دقیقه با کنجکاوی تمام به کسش زل زدا بودم که او دستمو گرفت و به کسش مالید احساس خوبی داشتم. اون روز کلی با هم ور رفتیم، پستوناشو می خوردم کسشو می مالوندم لب می گرفتیم و اونم حسابی با کیرم ور می رفت….
این ماجرا تا چند ماه ادامه داشت، جوری که با هم قرار گذاشتیم بعد از مدرسه (که مدرسه هر دومون نزدیک خونه مادربزرگ بود) بریم به خونه مادربزرگمون. و اونجا حالی به حولی…….
این قضیه دیگه برام عادی شده بودم. اون دوران هیچ کدوم از دوستام کسو از نزدیک ندیده بود و من از همه جلوتر بودم.
بعد از گذشت چند ماه نمی دونم چی شد که یهو به یه چشم به هم زدن دیدم سال دوم دبیرستان هستم.
بله، من الان دوم دبیرستان بودم و از چند سال پیش که با راضیه سکس داشتم تا الان اصلا سکس نداشتم و اصلا بهش حتی فکر هم نمی کردم. دیگه دوران بلوغم بود و احساس می کردم خیلی شهوتیم و در کل حالم خیلی بد بود و هفته ای چند مرتبه جلق می زدم و از این کار خیلی خوشم میومد.


خیلی به کس احتیاج داشتم ولی همون طور که گفتم من در یک شهرستان کوچیک زندگی می کنم و تو این خراب شده هیچ غلطی نمیشه کرد. (البته یه خورده بی عرضگی خودمه). یه مرتبه یاد دوران بچگیم(اول راهنمایی) افتادم و دختر عمم راضیه. او الآن تهران درس می خوند (دانشکده) رفتم تو فکر باورم نمی شد که من قبلا باهاش سکس داشتم.
فکر می کردم شاید خواب بوده ….ولی نه… اصلا چی شد یه مرتبه همه چی تموم شد…اصلا یادم نمیومد….. دیگه تمام فکرم راضیه بود… منی که یه شاگرد ممتاز بودم و درسم عالی بود با افت شدید تحصیلی مواجه شدم (معدل اول دبیرستان:19:80 و معدل دوم: 18:12). همش فکر می کردم چه جوری به یادش بیارم و بهش بفهمونم که من الان بهش نیاز دارم…
کاری از دستم بر نمیومد. او تهران بود و من اینجا ….. با جلق زدن خودمو ساکت کردم تا تابستون که قرار شد با خانواده برم تهران، از خوشبختی من قرار شد که راضیه هم که چند تا از وسایلشو تهران جا گذاشته بود با ما بیاد و زود برگرده…. خیلی خوشحال شدم. به خودم گفتم اگه قراره کاری بکنم این بهترین موقعیته.
بالاخره روز موعود فرا رسید. من و راضیه عقب نشستیم و بابا و مامان هم جلو.
سعی می کردم خودمو بهش بچسبونم و تو خواب سرمو روی پاهاش می ذاشتم و ….
رسیدیم تهران رفتیم خونه یکی از فامیلامون. راضیه هم دوران دانشجویی شبا اونجا تلپ بود. شب اول که نتونستم کاری بکنم. رفتار راضیه با من جوری بود که اصلا انگار هیچ چی بین ما نگذشته و این کارو برای من سخت تر می کرد. بالاخره شب دوم فرا رسید….. من جامو یه متری راضیه انداختم. و سعی کردم خوابم نبره یه ساعتی گذشت و کاملا به بدن راضیه خیره شده بودم. چه هیکلی داشت. اصلا قابل مقایسه با سوم راهنماییش نبود. خیلی حالم بد بود دلو زدم به دریا و بالشتمو چسبوندم به بالشت او و خیلی آروم لبمو گذاشتم رو پیشونیش. خیلی آروم جوری که بیدار نشه. قلبم با چنان سرعتی می زد که می ترسیدم راضیه از صداش بیدار بشه. یه خورده شجاع تر شدم و دستمو آروم گذاشتم روی پستونش دکمه بالای پیرهنشو باز کردم یه سوتین مشکی دیدم داشتم می مردم. دیگه نمی فهمیدم که دارم چی کار می کنم. دستی که آروم رو پستونش بود رو یه خورده محکم تر فشار دادم که یهو از خواب پرید و با جیغ خیلی بلندی که کشید بابام بیدار شد و پرید تو اتاق. من که شهوت از سرم پریده بود و حسابی خودمو خیس کرده بودم گفتم: هیچ چی راضیه خر و پف می کرد خواستم بیدارش کنم که ترسید و جیغ زد. بالاخره بابام رفت و راضیه بلند شد و رفت تو یه اتاق دیگه….. اعصابم شدیدا خورد بود. به خودم گفت اصلا بی خیال همون جلق خودمون رو بزنیم بهتره، کی کس می خواد! گرفتم خوابیدم. ولی خوابم نمی برد بعد از چند ساعت به زور خواب رفتم. صبح با صدای راضیه: لنگه ظهره نمی خوای پاشی. از خواب بیدار شدم. روم نمی شد تو صورت راضیه نگاه کنم. موقع نهار سر میز راضیه روبه روی من نشسته بود و هی بهم لبخند می زد و می گفت دیشب چی کار می کردی؟ باهام چی کار داشتی؟ و…..
داشت جلوی همه آبرومو می برد. منم چرت و پرت جوابشو دادم و سریع غذامو تموم کردم و رفتم بیرون تو خیابون با بچه ها…
بعد از ظهر اومدم خونه دیدم راضیه تنهاس و داره وسایلشو جم و جور می کنه. بهش گفتم: بقیه کجان؟ تو داری چی کار می کنی؟
گفت: همه رفتن بیمارستان ملاقات یکی از فامیلا و منم چون باید صبح زود برم خونه موندم تا کارامو تموم کنم. با شنیدن این که قرار بود فردا بره خیلی ناراحت شدم و به زمین و زمان فحش می دادم.
رفتم پیشش نشستم و بهش گفتم: راضیه می خوام یه چیزی بگم، ناراحت نمی شی؟
گفت:نه هر چی می خوای بگو…..
- آخه روم نمیشه
- مگه چی میخوای بگی
- چی حدس می زنی؟
- با دوس دخترت حرفت شده؟
- دوس دخترم کجا بود بابا
زد زیر خنده و گفت: خاک بر اون سر بی عرضت کنن. حالا چی می خوای بگو، اگه روت نمیشه بنویس
- فکر خوبیه
یه کاغذ برداشتم و خواستو داشتم براش می نوشتم که ملت ریختن تو خونه (بابا و مامان و عمو و…..)
خیلی حالم کیری شد.
راضیه اومد کاغذ رو ازم بگیره. ولی من بهش گفتم: نه من پشیمون شدم.
ولی با زور ازم گرفت و رفت که بخونه…
با خودم گفتم الآن آبرومو می بره. (آخه بعضی وقتا که به کلش می زنه هر کاری ممکنه بکنه)
عمو و بابا و بقیه رفتن دوباره بیرون.


حالا تو خونه من بودم و راضیه و مامانم .
مامانم رفت پای تلفن که بابا مامانش صحبت کنه (هر وقت بخواد باهاش صحبت کنه حداقل 45 دقیقه طول میشکه). منم داشتم با بی حوصلگی کانالو عوض می کردم. راضیه اومد تو پذیراییی و یه نگاه بهم کرد و بلند خندید و خواست یه چیزی بگه ولی نتونست از بس داش می خندید. بعد از چند دقیقه اومد نزدیک من و گفت تو اتاق منتظرم و رفت تو اتاق…
خشکم زده بود به اندازه ای خوشجال بودم که حد و اندازه نداشت. بعد از چند دقیقه بلند شدم و رفتم تو اتاق. خیالم از بابت مامانم راحت بود……
به خودم می گفتم: تا 5 دقیقه دیگه داری کس راضیه رو لییس می زنی. دیگه مثل 5 سال پیش نبود. من الآن کلی فیلم سوپر دیده بودم و کلی داستان و خاطره خونده بودم.
رفتم تو اتاق دیدم راضیه رو صندلی نشسته و یه صندلی هم رو به روش گذاشته. ازم خواست بشینم
منم نشستم روبه روش. دستشو گذاشت رو شونم و بهم گفت: ببین حسین من مثل خواهر بزرگ تر تو می مونم، اگه باحات راحتم واسه اینه که من و تو با هم بزرگ شدیم و تو رو برادر خودم می دونم. من نامتو پاره می کنم و به کسی هم نمی گم. و فرض می کنیم که اصلا اتفاقی نیفتاده…..
من فکر کردم داره مثل همیشه مزه میندازه و منو دس میندازه. واسه همین صورت بردم تا نزدیک تا ازش لب بگیرم که محکم یه سیلی بهم زد. خیلی محکم…. اشک تو چشمام جمع شد……… بهم گفت: احترام خودتو نگه دار عوضی…….. همه چی دور سرم می چرخید. راضیه پاشد و رفت بیرون…….
دو ساعت تمام اونجا نشستم و خشکم زده بود و تو فکر بودم.
چرا همچین کاری رو کزد؟؟

از اون روز تا الآن من باهاش قهرم و روابطمون به صورت خیلی محسوسی تیره شده.
همه فامیل هم متوجه شدن.
بلی دوستان این بود خاطره من و دختر عمه نامردم
بعد از اون ماجرا من کلی در موردش تحقیق کردم و فهمیدم که او تهران حسابی خلاف شده و چندتا دوس پسرم داره و حتی بعضی شبا اونجا می خوابه….
آخه چرا باید دختری که به این همه آدم حال میده به من که اولین خاطره سکسیمون باهم بوده نده؟؟؟
نظر شما چیه؟

فرستنده: حسین

کلیپ سکسی توپ عربی Arabic.mpg

دوستان این کلیپ سکسی توپ عربی
 دختری با کوس سفید و تنگ گوشتی با سوراخ کون تنگ برای دانلود میذارممرکز دانلود فیلم سکس ايراني و عربی و خارجی با مدیریت سیاوش
http://sia20.wordpress.com
کوس باحجاب
کلیپ سکسی


دانلود فیلم سکس ايراني
دانلود فیلم سکس ايراني

دانلود فیلم سکس ايراني
دانلود فیلم سکس ايراني

Arab Doggy Fuck -روش سکس سگی

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجیبهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سياوش

Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,
http://sia20.wordpress.com

Arab Perfect Booty Wife taking Doggy Fuck and Cheating on her Husband in the Bedroom MOANING THAT YA HABIBI - Saudi Slut

Very Sexy Arabian Butt ;)
http://www.filesonic.com/file/817560234

or

http://depositfiles.com/files/lchi53dp6

or

http://www.wupload.com/file/259387727

27 MB
528x400
04:01
.avi
 Arabic Speaking, Amateurs, Doggy Fuck, Cheating, Homemade Sex



عکس سکس یک مرد با یک دختر تازه عروس
عکس سکسی با یک دختر جیگر طلا
عکس سکس یا دختر در باغ
فيلم سكسى زن با اسب
 یک دختر خشکل تپل مپل
عکس لو رفته از دختر قالیباف
 زن لخت , فیلم سوپر ,
عکس سوپر محجب
کلیپ باحال از ساک زدن; هیکل سکسی; عکس سکسی تو استخر. اینجا مرکز سکس ایرانی. عکسهای داغ: دختر سکسی با سینه خوشگل ...
 کون زن و کس دختر با حجاب عرب
عكس خفن و سكسي چه كوني چه پستوني; وای بخورم سینه هاتو سکسی; ...

 جدیدترین کلیپ ها و ویدئوها ...
آموزش جنسی برای تازه عروسها 

۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

کلیپ انلاین سکسی دختر کویتی+ عکس سکسی

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سياوش

Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,
http://sia20.wordpress.com

اینم یک کون توپ آخه حيف اين کون به اين خوشگلي نيست که کس ديگه اي نبينه ونکنتش؟
Click here to start download from MediaFire
کلیپ  سکسی 3gp
arab_kuwaiti_girl
372  kB
تماشای انلاین کلیپ  دختر کویتی
 عکس سکسی
دوست دخترعجب کوس و کونی
عکس یکی از دوستان عجب کسی چه پستونهایی


کوس سفید تنگ
به این میگن کس دمت جیز دختر عجب مالی هستی
کس لیسی
ولی کون تنگی داشت و توش نمی رفت به وزر نصفش رو فرستادم تو . ...
کس و کون یه دختر رو لمس میکردم
خیلی از مردها دوست دارند صورت خود را لای پای زن برده و با لیسیدن کس او عشق ...
 عجب سینه هایی يك كون ناز
کیر تو کس تنگ و نرم داغ حشری
کوس و کون کردن

عجب کوس
کوس و کون کردن
عجب کونی داره س ک س
کون به این خوش تراشی
http://iranpress3gp.blogspot.com/

۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

Merry Christmasعکس سکسی ۲۰۱۲



Merry Christmas and Happy Holidays to all

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد

 کلیپ دکتر افغانی کس کش تجاوزگر به روش زور گیری





مدل لباس


عکسهای جنجالی برهنه و بی حجاب  فیلم خارجی

عکس سکسی ۲۰۱۲

عکس های لزبینی ۲۰۱۲ شهوانی


گاییدن کون

دانلود رایگان عکسهای سوپر

عکسهای دختران برهنه


اینها عکس بی حجاب هستند لابد هرکس روسری نداشت بهش میگید برهنه



عکس سکسی ایرانی+داستان سکسی+کلیپ سکسی+انمیشن سکسی

عکس خارجي

۱۳۹۰ دی ۹, جمعه

خودارضایی -کلیپ سکسی یک کوس گوشتی ابدار

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد

سياوش
Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,
گایش کوس وکون وای عجب کس داره
دانشمندان «خودارضایی» را برای زن و مرد بی‌ضرر و حتی مفید می دانند

کلیپ سکسی یک کوس گوشتی ابدار با کون نرم
 Arab woman with nice body getting fucked in doggy style position
(1.3 MB)
 (.3gp)
winrar
download from MediaFire..




کوس تنگ دختر
کیر تو کوس
کیر روی کوس یا کوس مالی
خودارضایی
کس بکنی گشادی بیش از حد است گر کون بکنی زتنگی آش دل ریش است نازم به سر جلق که هنگام زدن تنگی یا گشادی به دست خویش است ... به یه دختر رشتی با هیکل مشتی و سینه هشتی با کوس پشمی و شرت یشمی جهت تعمیر کیر نشتی نیازمندیم
SEXY داستان





چند وقی بود بد جوری دندانم اذیتم می کرد از طرف یکی همکارانم یه دکتر توی بالا شهر به من معرفی شد کلی هم از کارش تعریف کرده بود بعد ازتماس با مطبش برای دو روز بعد ساعت 8 شب به من وقت دادن وقتی رسیدم. فقط یه مریض تو اتاق دکتر بود چشمم افتاد به منشی دکتر که عجب مالی بود یه دختر توپولی سفید با پستونای بزرگ و کون گنده و چشمای قهوه ای که خیلی هم لوند بود دیگه درد دندان یادم رفته بود داشتم تو فکرم با این خانم خوشگل حال می کردم!ساعت 8:15 بود که کار مریض تموم شد منشی بعد از بیرون اومدن از اتاق دکتر من رو راهنمائی کرد که برم داخل خدا قسمت همه بکنه وقتی رفتم تو یه لحظه جلوی در میخکوب شدم عجب جائی بود منشی خوشگل دکتر خوشگل تر یه خانم دکتر 32 یا 33 ساله بدون روسری آرایش کرده با یه روپوش سفید آستین کوتاه .

چند وقی بود بد جوری دندانم اذیتم می کرد از طرف یکی همکارانم یه دکتر توی بالا شهر به من معرفی شد کلی هم از کارش تعریف کرده بود بعد ازتماس با مطبش برای دو روز بعد ساعت 8 شب به من وقت دادن وقتی رسیدم. فقط یه مریض تو اتاق دکتر بود چشمم افتاد به منشی دکتر که عجب مالی بود یه دختر توپولی سفید با پستونای بزرگ و کون گنده و چشمای قهوه ای که خیلی هم لوند بود دیگه درد دندان یادم رفته بود داشتم تو فکرم با این خانم خوشگل حال می کردم!ساعت 8:15 بود که کار مریض تموم شد منشی بعد از بیرون اومدن از اتاق دکتر من رو راهنمائی کرد که برم داخل خدا قسمت همه بکنه وقتی رفتم تو یه لحظه جلوی در میخکوب شدم عجب جائی بود منشی خوشگل دکتر خوشگل تر یه خانم دکتر 32 یا 33 ساله بدون روسری آرایش کرده با یه روپوش سفید آستین کوتاه که معلوم بود زیرش هم لباسی نداره چون کرستش قشنگ معلوم بود بعد از سلام و خوش آمد گویی ازم خواست که روی صندلی مخصوص کارش بشینم بعد منشی رفت بیرون من موندم با خانم دکتر از روی صندلی بلند شد اومد کنارم و شروع کرد به معاینه دندانم وقتی خم شد روی من از بین دکمه های لباسش کرست مشکیش قشنگ معلوم شد و من تونسته بودم پوست سفید بدنش رو ببینم کیرم راست شده بود دلم میخواست تا صبح فقط من رو معاینه کنه دستم روی جا دستی کنار صندلی بود که یه لحظه گرمای رون دکتر رو حس کردم دکتر همین جوری چسبیده به صندلی داش رو دندانم کار می کرد و با من صحبت می کر.منم که تو اون حالت نمیتونستم چیزی بگم من دستم رو یه کم تکون دادم که دیدم هیچ به روی خودش نیورد منم دوباره دستم رو مالیدم به رونش مطمئن بودم که حرکت دستم رو حس کرده ولی چیزی نگفت منم جرات پیدا کرده بودم بیشر رونش رو می مالیدم که متوجه حرکت پای دکتر شدم داشت پاش رو تکون میداد که بیشتر به دست من بخوره!بعد یه دارو به دندانم زد و گفت باید چند دقیقه صبر کنی و رفت کنار که بشینه روی صندلیش چشمش به کیرم افتاد که حسابی باد کرده بود و داشت خود نمائی می کرد یه خنده معنی دار کرد و گفت معلوم خیلی اذیتت میکنه!

روم نشد چیزی بگم بعد شروع کرد به حرف زدن در مورد شغلم و … دوباره اومد سمتم و داخل دندانم رو نگاه کرد و گفت امشب نمیتونم روش کاری انجام بدم چون عفونت داره باید دارو استفاده کنی چند روز دیگه بیای!حالم گرفته شده بود گفتم حالا یه کم دیگه دارو بریزد که دردش ساکت بشه!خندید گفت درد دندان اذیت می کنه یا شلوار تنگ!باورم نمیشد که این حرف رو به هم بزنه گفتم هر چه باداباد نهایتش اینه که بیرونم میکنه میرم یه دکتر دیگه گفتم هر دوتاش!گفت برای دندونت کاری نمیشه کرد!گفتم برای شلوارم چی؟گفت چون آخرین مریض هستی یه نیم ساعتی وقت داری زیپ شلوارت رو باز کن بزار یه هوایی به این کوچولو بخوره!چند ثانیه سکوت بینمون بود که گفت چی شد پس چرا به حرف دکتر گوش نمیدی؟بازم سکوت کردم که خودش اومد زیپم رو باز کرد دستش رو کرد تو شلوار و شرتم و کیرم رو گرفت آورد بیرون انگار داشتم خواب میدیدم لالمونی گرفته بودم یه دستی بهش کشید و با خنده گفت همچین کوچولو هم نیست حق داشت زبون بسته تو اون جای تنگ بعد صندلیش رو کشید کنارم و شروع کرد با کیرم بازی کردن چشمام بسته بود که متوجه شدم کیرم رو کرد تو دهنش!بهش گفتم اگر منشی بیاد تو چی؟کیرم رو از دهنش در آورد گفت خوب بیاد به اونم میرسه و خندید گفت: نکنه نمیتونی دو نفر رو سیر کنی؟گفتم اینجوری که شما شروع کردی نه!باز کیرم رو کرد تو دهنش یه کم دیگه ساک زد بعد بلند شد از داروهای سر کننده دندان زد به کیرم اولش یخ کردم ولی بعد از چند

لحظه سری کیرم رو احساس کردم کرکره اتاق رو تاریک کرد و با صدای بلند به منشیش گفت پرستو جان اون در ورودی رو قفل کن یبا اینجا کمک من!منشی که ازاین جا به بعد اسمش رو میذارم پرستو تا اومد تو اتاق چشمش به من افتاد با خنده به دکتر گفت: سیمین جون این دیگه چه مدل معالجه است؟دکترم که اسمش رو از این به بعد میذارم سیمین خنده ای کرد و گفت این وضعش خراب تر از دندانشه!بعد به پرستو گفت یه کم با سرم شستشو بشورش سر کننده زدم اونم یه چشم گفت با سرم شستشو و یه کم گاز استریل اومد سروقت کیر من حسابی تمیزش کرد و به سیمین گفت تمیزش کردم حالا چی کارش کنم؟اونم گفت بخورش خوشمزه است!پرستو خندید گفت ای شیطون بازم زرنگی کردی گلش رو زدی بعد شروع کرد به در آوردن مانتوش منم که دیگه به خودم اومده بودم بلند شدم نشستم رو صندلی پرستو مانتوش رو درآورد دیدم اونم فقط یه کرست سفید زیر مانتوش داره یه پارچه پهن کرد روی زمین نشست روش وشروع کرد به ساک زدن مثل فیلمای سوپر شده بود سیمینم کنار ایستاده بود داشت ما رو نگاه میکرد دستم رو دراز کردم طرفش فهمید باهاش کار دارم اومد جلو دکمه های روپوش رو باز کردم و با دستم شروع به مالوندن پستوناش کردم.بعد بهش گفتم روپوشت رو دربیار بعد بهش گفتم برگرد بزار کرستت رو باز کنم اونم همین کار رو کرد.پرستو هم که مشغول ساک زدن کیرم بود سرش رو بلند کرد به سیمین گفت از کدوم دارو براش زدی سیمین گفت قوی! نترس حالاحالاها خیس نمیکنه!پرستو خندید وبه من گفت شلوارت رو دربیار منم شلوار و شرتم رو در آوردم پرستو باز شروع به ساک زدن کرد و با دستش با تخمام بازی می کرد و می کرد تو دهنش منم داشتم پستونای سیمین رو میخوردم و ازش لب می گرفتم بعد سیمین و پرستو جاشون رو عوض کردن پستونای پرستو رو هم حسابی خوردم لباسم رو دراوردم سیمین رو روی صندلی مریض خوابوندم شلوار و


شرتش رو باهم از پاش در آوردم شروع کردم به خوردن کسش واقعا این دکترا کسشونم با بقیه فرق می کنه بوی عطری داشت کسش سفید و گوشتی بدون مو وسطش صورتی خوشرنگ که من عاشق این رنگم یه کمی هم آبدار شده بود پرستو هم دوباره رفته بود زیر من خوابیده بود داشت ساک میزد انگار سیر نمیشد بعد که حسابی کس سیمین رو خوردم به پرستو گفتم حال نوبت تو.سیمین بلند شد پرستو جاش خوابید کس پرستو رو هم که خوب خوردم سیمین گفت بسه بیا دیگه کار رو تموم کن!بعد رفت بالا نشست روی کمد های کوتاهی که تو اتاق بود و پاش رو از هم باز کرد منم همینطور ایستاده کیرم رو با کسش میزون کردم یه کم مالیدم به کسش که ناله سیمین دراومد.میگفت بکن تو دیگه! بسه بعد با یه فشار تموم کیرم رو کردم تو کس سیمین با چند تا حرکت سیمین صداش بلند شده بود همش داد میزد آخخخخخخخخخخخخ جووووووووونبعد کیرم رو از کس سیمین در آوردم به پرستو گفتم نوبت تو پرستو هم یه جون گفت بیا من حاضرم بهش گفت دستت رو بزار روی صندلی خم شو میخوام از کون بکنمت!که دیدم گفت نه من کون نمیدم کونم همین جوری بزرگ هست هر کاری کردم نذاشت!آخر سیمین عصبانی شد گفت از کس بکنش بعد من بهت کون میدم!حال کردم چون کون سیمین بهتر از پرستو بود ولی روم نشده بود بهش بگم ( همون حجب و حیای دکتر و بیمار )منم کیرم رو کردم تو کس پرستو خوارکسه با این که از سیمین کوچیک تر بود ولی کسش خیلی گشاد بود کس سیمین بیشتر جذب کیرم بود یه کم که از کس کردمش به سیمین گفتم من کون میخوام سیمین دستش رو گذاشت رو همون کمدی که روش از کس کرده بودمش پاهاش رو از هم باز کرد از پشت نمای کسش قشنگ بود دوباره کیرم رو کردم تو کسش!گفت مگه کون نمیخواستی بهش گفتم کست از این پشت خیلی نمای

قشنگی داره دلم نیومد دیگه نکنمش خندید و گفت بکن بکن خوب می کنی بعد کیرم رو از کسش در آوردم و گذاشتم دم سوراخ کونش یه فشار دادم دادش رفت هوا!بعد به پرستو گفت بهش کرم بده بماله با این کیر گنده اش داره کون من رو پاره میکنه پرستو خودش برام کرم زد به کیرم منم کرم زدم به کون سیمین این بار با یه فشار سر کیرم رفت تو کون سیمین یه کم نگه داشتم باز فشار دادم تا ته کیرم رفت تو کونش پرستو هم رفته بود جلوی سیمین روی کمد نشسته بود سیمین داشت کسش رو براش میخورد منم کیرم رو تو کون سیمین عقب و جلو می کرد پرستو از لذت جیغ میکشید منم با دستم هم چوچول سیمین رو میمالیدم هم با پستوناش باز می کردم سیمینم چون داشت حال می کرد بد جوری کس پرستو رو می خورد بعد دیدم صدای هر دوشون بلند شد منم دیگه آخر کارم بود کیرم رو تا ته تو کون سیمین نگه داشتم و هرسه با هم آه آه کردیم و ارضا

شدیم تموم آبم رو ریختم روی کمر سیمین بعدم با کمک پرستو آبم رو به تمام پشت سیمین مالیدم بعد پرستو تک تک انگشتاش رو کرد تو دهندش سیمینم با دهنش کیر من رو تمیز کرد.سیمین با خنده می گفت من همون دکتریم که ترتیب مریضاش رو میداده . تا دندان من درست بشه سه ماه هفته ای یه بار با سیمین و پرستو سکس داشتم . الانم تلفنی با هر جفتشون در تماسم و گاهی به بهون دندان درد بهشون سر میزن


نوشته شده توسط کمر